جنگ یا انقلاب | انتخاب با ماست.


هنگامی که میزان محبوبیت اوباما در امریکا روی درجه صفر دور میزد، او با نقض قوانین بین المللی و حریم هوایی پاکستان، به قتل نوچه سابق امریکا، راستی نامشی چی بود؟ همون رهبر القاعده  که فراریهایش پس از حمله ایالات متحده به نزدیکی خیابان پاستور تهران کوچ کردند، بلی اسامه بن لادن، اقدام کرد.
حالا هم نوبت نفر بعدی، ابوبکر بغدادی هست که چاشنی تبلیغاتی اوبامای بازنده در انتخابات کنگره و سنا شود. اینهمه در حالیست که ملا اوباما چپ و راست برای سرکرده فاشیزم دینی حاکم بر ایران و رهبر تروریستهای ارتجاعی جهان نامه فدایت شوم و از خر شیطان بزرگ پایین بیا مینویسد.
یک شیر پاک خورده در بیت اش هم نیست که به او بگوید که حاجی! سوءاستفاده انتخاباتی از قاتلانی که حاصل لاس سیاسی شما با حکومت آخوندی است تا کی؟ ملت امریکا هر چقدر هم از دید سیاسی شوت تشریف داشت، به یمن حملات تروریستی ۱۱ سپتامبری که ۹ تن ربایندگان هواپیمایش از خیمه نظام اعدام آخوندی به سوی امریکا پرواز کردند، هشیار شده و دیگر گول این بازیهای تبلیغاتی رو نمیخوره. نگاه شود به شکست اخیرتان!
تا به کی مردم منطقه باید تاوان بداندیشی شما را بدهند؟ تا به کی باید نیروهای پیشرو منطقه در مسلخ سیاست حمایت از دیکتاتورها گردن زده شوند؟ هنگامی که این وبای ارتجاعی دامن خودتان در درون قلمروی حکومتتان بطور کامل گسترده نشده، نخواهید فهمید. آنهنگام هم باید میلیونها انسان قربانی کژفهمی و منفعت جویی پست شما شوند.

تا آنجا که به مذاکرات ده دوازده ساله بر سر بمب اتمی آخوندی برمیگردد، مطمئن هستم که رژیم جرات نوشیدن زهر اتمی را ندارد. حتی اگر قصد داشته باشد بازی موش و گربه اتمی را به بهانه اوبامای بی قدرت در دو سال آینده و به تبع آزادی گروگانهای امریکایی در زمان ریاست جمهوری خواهان کش دهد و بخواهد اینبار بر سر آن موفق به دریافت کلت و کیک شود، وضعیت اجتماعی، سیاسی، اقتصادی فاشیزم دینی، کشش ادامه تحریمها را ندارد. اینکه جمهوری خواهان در صورت پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری آینده امریکا، تن به چنین معامله ایی دهند هم مشخص نیست. هر چه پیش آید، انتخاب اکنون در سبد ملت ایران است. پیش از دوباره باز شدن احتمال بمباران فاشیزم دینی، میتوان با خیزش و سرنگونی، خود در تعیین سرنوشت آینده کشور نقش آفرینی کرد.